روز های شیرین ما...
به نام خدای عزیز سلام مورچه ی من هوا گرم تازه از بیرون اومدیم لباسامو که عوض میکنم میام سمتت که بغلت کنم تا میای تو بغلم ی هویی میگی آب عزیز مادر فدای تو بشم که تشنت شده بود و خودت طلب اب کردی نمیدونی که چه ذوقی کردم و بوسه بارونت کردم و مثل اینکه تو هم فهمیده بودی چون همش تکرار میکردی اب و به من میخندیدی . پسرک گرم من این روز های با تو بودن خیلی شیرین میگذره و من اصلا دوست ندارم تموم بشن محمد حسین ممنون که هستی و منم مادر کردی. دایره لغات : دیی ( دایی) ، ماما، بابا، عمو( عبو) ، اب ، وقتی هم خروس همسایه میخونه تو صداش میشنوی گاهی اوفات میگی طوطو ، جیز ( چیس) بهت میگیم برق کو به سقف نگاه می...
نویسنده :
مامان محدثه
13:57